زمان تقریبی مطالعه: 4 دقیقه
 

عهد (فقه)





عهد آن است که انسان با خدا پیمان ببندد كه اگر به حاجت‌ شرعى خود برسد كار خيرى را انجام دهد.
عهد و پیمانی که آدمی با پروردگار متعال می‌بندد هم به‌صورت مُطلَق واقع می‌شود و هم مُعلَّق، مانند نذر، عهد مطلق آن است که عهد بر انجام و یا ترک یک عمل، مشروط به تحقق یا عدم تحقق چیزی و برآورده شدن حاجتی نباشد. و عهد معلق آن است که مشروط بر پیدایش و یا عدم پیدایش امری و اجابت حاجت انسان از سوی خداوند باشد.


۱ - تکلیف عهد کننده



در صورتی که فرد بعد از بستن عهد با خدا به حاجت‌ شرعى خود برسد، باید آن کاری را که عهد کرده است انجام دهد و نيز اگر بدون آن كه حاجتى داشته باشد عهد كند كه عمل خيرى را انجام دهد، آن عمل براو واجب مى‌شود.
واگر به عهد خود عمل نكند، بايد کفاره بدهد و عمل نکردن از روی اختیار باشد. و مخالفت با عهد بعد از انعقاد آن موجب کفاره است و اظهر آن است که کفاره آن، کفاره کسی است که روزه یک روز ماه رمضان را افطار کرده است؛ يعنى شصت فقیر را سير كند يا دو ماه روزه بگيرد، يا يك بنده آزاد كند.

۲ - لوازم عهد



عهد هم مثل سایر عقود شرعی لوازماتی همچون خواندن صیغه دارد.

۲.۱ - لزوم خواندن صیغه


عهد به‌مجرد نیت منعقد نمی‌شود، پس در عهد هم مثل نذر بايد صیغه خوانده شود و صورت آن «عاهدت الله» یا «علیّ عهدالله» است. و لازم نیست به عربی باشد بلکه به هر زبانی باشد صحیح است.

۲.۲ - عدم قبح عمل


كارى را كه انسان عهد مى‌كند انجام دهد، نبايد ترکش بهتر از انجام آن باشد. به‌بیان‌دیگر آنچه انسان بر آن عهد می‌بندد مانند قسم است که در آن معتبر است از جهت دین یا دنیا مرجوع نباشد؛ و رجحان داشتن معتبر نیست چه رسد به طاعت بودن؛ لذا اگر کسی بر انجام کار مباحی عهد بندد عملاً به آن لازم می‌شود و اگر عهد ببندد بر انجام کاری که ترک آن بهتر است ولو از جهات دنیایی یا عهد ببندد بر انجام ندادن کاری که انجامش بهتر است هرچند از جنبه دنیایی، منعقد نمی‌شود.
و اگر کاری هنگام عهد بستن مرجوح نباشد اما بعد از عهد و انعقاد آن، مرجوح گردد عهد منحل می‌شود و دیگر عمل به آن لازم نیست.

۲.۳ - شرایط معلَّقٌ عَلَیه در عهد مشروط


ظاهر آن است عهد اگر عهد مشروط است در کاری که عهد، معلق و مشروط بر آن می‌شود، معتبر است هر آنچه در شرطِ نذرِ مشروط، معتبر است.

۳ - پانویس


 
۱. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۱۳۲، کتاب الایمان و النذور/ العهد، القول فی العهد.    
۲. توضیح المسائل امام خمینی، ص۳۷۵.    
۳. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۱۳۲، کتاب الایمان و النذور/ العهد، مسالة ۲۶.    
۴. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۱۳۳، کتاب الایمان و النذور/ العهد، القول فی العهد.    
۵. توضیح المسائل امام خمینی، ص۳۷۵.    
۶. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۱۳۲، کتاب الایمان و النذور/ العهد، القول فی العهد.    
۷. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۱۳۳، کتاب الایمان و النذور/ العهد، القول فی العهد.    
۸. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۱۳۳، کتاب الایمان و النذور/ العهد، القول فی العهد.    
۹. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۱۳۲، کتاب الایمان و النذور/ العهد، القول فی العهد.    


۴ - منبع



رساله ی حضرت امام خمینی ره، باب نذر و عهد.    
•ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر)، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.


رده‌های این صفحه : دیدگاه های فقهی امام خمینی | عهد | فقه




آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.